Posts

Dear Poerty

  Dear Poetry,   We don’t need to learn big life lessons every day, We don’t need to focus about improving our life all the time, We don’t need to apply industrial methods to our day-to-day life to feel better, to fix everything, Sometimes there is a problem with solutions! With solving everything! We forget about the roots by putting a lot of time on leaves,   Sometimes we need you as a breeze, as a drizzle, as a light snow in night,   You can empower us and heal us! Please do so!

The Girl, The Boy and the Old Woman

Image
The Girl will never see her dad again, The Boy will never walk again, The old and frail woman will stare at the door, for the rest of her life, Dreams vanished, Hopes disappeared! However, The Guy bought a huge mansion last night because of the surge in oil price, and the Other Guy will add thousands of  miles to his imaginary empire, in a few days, and the World still cannot handle these two Guys to keep The Girl, The Boy and The Old woman safe!

دریافت های شخصی من که معروف شده یا معروف بوده اند

Image
یه شب نشسته بودم و به دو تا چراغ قرمز که روی پل بزرگی که از پنجره ی خونه دیده می شه، نگاه می کردم. ایندو چراغ به تواتر خاموش و روشن می شدند و در هیچ لحظه ای همزمان روشن نبودند. بعد از چند ثانیه نگاه کردن فکر می کردم ممکنه یکی این رو ببینه و تفسیر کنه که این یک تکه نور است که بین دو نقطه در رفت و آمد است. و رد کردن این نظریه به نظرم بسیار دشوار آمد. امروز فهمیدم آقای "مکس ورتایمر" مشابه همین تجربه را داشته و کم کم با تمرکز رو ی آن تئوری "گشتالت" شکل گرفته است.  یا ایده ی جاده ای که حرکت کنه به جای حرکت ماشین ها که در مورد جاده ی شمال فکر می کردم. و هفته ی پیش مشابه اون رو که می خوان بصورت تونل های زیر زمینی بسازند شنیدم از "ایلان ماسک". و یا ایده ی صفحه ی هوشمند برای سفارش دادن غذا که به بهترین وجه در رستوران "استک" دیدم. وقتی این چیزها را می خونم  حس خوبی می کنم که ذهن خلاقی دارم و از طرفی نمی تونم نگم که ناراحت هم می شم چون هنوز به مرحله ی تولید و بهره برداری از ذهنم نرسیده ام. خلاصه ایده داشتن شاید حدود 10 درصد از کار باشه و بقیه اش س

زندگی کوتاهتر از آن چیزی ست که فکر می کنی، انجام بده!

Image
چرا یا چگونه؟ زمان زیادی از عمرم به سوالهای چرایی سپری شده. الان دیگه وقت چگونه و بهتر و بهتر کردن است و نه چرا؟ انقدر دیده ام که بدانم چه می خواهم بشوم. از طرفی عمر کوتاه است. زمان ورودت به دانشگاه تا امروز را مرور کن؛همین قدر از امروز بگذره، عمرت از 65 گذشته؛ فکر نکن فرصتت نا محدوده؛ به چشم بر هم زدنی می رسی به اونجا. پس اگر در نیمه ی اول زمانهای زیادی را شاید غیر ضروری به دغدغه های چرایی سپری کردی، الان دست نگه دار و بیشتر و بیشتر به چگونه رسیدن بیاندیش.

امید به آینده و شور زندگی

Image
امروز یک خانم حدودا 65 ساله رو دیدم که همراه همسرش نشسته بود در کافی شاپ پیتز و داشت با جدیت مطالعه می کرد. متوجه شدم که دارد برای امتحان مربوط به متخصصین ملک آماده می شه. واقعا حس خوبی بهم می ده. وقتی چرخ اقتصاد یه جامعه می چرخه، اگه تو مشکل مالی داری و می خوای درآمد بیشتری داشته باشی، براش راه وجود داره. راهش به هیچ عنوان ساده نیست و میان بر نداره ولی راه داره. آدم های در سن های مختلف رو می بینم که مثل دانش آموزای کنکوری درس می خونن و یه امیدی دارن. حس خوبیه!

حضور دیگری در سپهر زندگی شخصی

Image
در این مدت کوتاه 4 ساله که جسته و گریخته در مکان های عمومی مثل قهوه فروشی یا رستوران ها رفته ام و نشسته ام یادم  نیست که دیده باشم چند نفر نشسته باشند دور میز و درباره ی شخصی که نیست حرف بزنند و مدت طولانی وقت بگذرانند؛ ولی  هم وطنان فارسی زبان را دیده ام. نمی دانم علتش چیه ولی انگار حضور دیگری در سپهر زندگی ما پر رنگتر از دیگر فرهنگ هاست.

The Power of Visualization

Image
Consider the world map – an image we often take for granted as a fixed reality. But what if we were to shift our perspective? Imagine slicing the globe not near Alaska, but closer to Greenland. In this new map, everything changes. The USA suddenly neighbors Russia closely, and Japan finds itself much closer to the Western world. Such a shift alters our perception of East and West entirely. Could it be that some of the historical hostilities between Eastern and Western nations are tied to the vast geographical distances that separate them? Perhaps, by recognizing that they're not as distant as they once seemed, they can acknowledge their shared humanity. Current Map: New Map: P.S. Interestingly, this concept isn't as novel as it may seem. I stumbled upon the same idea in a 19th-century book!